جنس دوم
|
|
سلام ویژه ای خدمت خانم های خواننده مطلب امروزم دارم و می خواهم بدانید ، تحت هر عنوانی برایم قابل احترام هستید ، مادر ، خواهر ، همسر و ... سرپرست خانواده ! خدا قوت عزیزان .
می گویند : " دانستن سبب رنج انسان می شود " سخن درست و به جایی است ، خصوصا وقتی که می دانی و می بینی اما نمی توانی کار زیادی انجام بدهی .به طور یقین تا حال با شغل ناگزیر و ناگزیرم و همین جور تا اندازه ای هم با روحیات من آشنا شده اید . متاسفانه باز هم مجبورم از مشکل دیگری که در محله کار و زندگی من نمود بیشتری دارد صحبت کنم . این جا به راحتی می توان شاهد زندگی زنان بزرگی بود که با مشقت فراوان روزگار می گذرانند . زنانی که گویا لباس مبدل به تن دارند و از سپیده دم تا غروب آفتاب برای گذراندن زندگی فقیرانه خود مردانه تلاش می کنند و این در حالی است که اغلب آن ها مسوولیت مراقبت از فرزند یا فرزندانی و یا حتی همسران خود را به عهده دارند . با مشاهده آمار و ارقام رسمی از زنان سرپرست خانوار وحشت کردم و هم چنین مسوولیت تازه ای روی شانه هایم ! آمار گویای این هستند که در دهه هشتاد ( 80 ) خانواده های زن سرپرست 9/5 درصد و در سال 90 این رقم به 12/5 درصد رسیده هم چنان این آمار و ارقام رو به فزونی هستند ، چنان چه اعلام شده : هم اکنون 2/5 میلیون زن در کشورمان از خانواده های خود سرپرستی می کنند . رقمی که به راحتی از آن رد می شویم و توجه نداریم کل جمیعت کشوری مانند عمان 3 میلیون نفر است و یا تعداد زنان سرپرست خانواده ما یک سوم جمیعت 9 میلیون نفری کشور سوید می باشد ! این ارقام شاید در مقایسه با جمیعت 5 میلیونی کشورمان ناچیز به نظر برسد . کافی است بدانیم این رقم معادل 12 درصد خانواده های کشور هستند . حالا ، آیا می توانید تصور کنید ، اگر تعداد دختران ازدواج نکرده و رشد شتابان نرخ طلاق در کشورمان را به این آمار اضافه کنیم ، با چه رقمی مواجه خواهیم شد ؟!
این بار به شدت منتظر و مشتاق اظهار نظر مخالفینم هستم . شاید بین همین مخالفت ها بتوان راهکاری هر چند کوچک جست !
در کشور ما نهادهای حمایتی مانند : بهزیستی _ کمیته امداد و شهرداری که اصولا توسط مردان اداره می شوند ، متسفانه هنوز هم چنان درگیر نگاه های سنتی هستند که حتی در مورد تعیف توانمند سازی زنان نتوانسته اند به توافق جامع ای دست پیدا کنند .
آیا مردان سرزمین من از به قدرت رسیدن زنان وحشت دارند ؟
آیا هنوز به این نرسیده ایم که می باید زنان و مردان را در جایگاهی قرار دهیم تا کنار هم خانواده را اداره کنند ، با یکدیگر فرزندان را بزرگ کنند و هر امکانی برای مرد وجود دارد برای زن هم وجود داشته باشد ؟
دوستان عزیز و همراهم تقاضا می کنم به این پرسش پایانی بیندیشید : کدام یک از ما حاضر است همان زنانی را که در ابتدا با عنوان مادر _ خواهر و همسر نام بردم را در چنین جایگاهی تصور کند ؟ زمان آن نرسیده تا خودمان به داد خودمان برسیم ؟
ادامه دارد ...
نظرات شما عزیزان:
|
یک شنبه 26 مهر 1394برچسب:,
|
|
|
|
|